خاطرات یه خادم طلائیه

۱۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

فستجبنا له

«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (الأنبیاء، 87 و 88)

خدایی جز تو نیست ، تو پاک و منزه ای و ظالم نیستی ، قطعا من به خودم ظلم کردم

خدا هم در جوابش میگه:

«فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّینَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ» (الأنبیاء، 87 و 88)

پس [دعاى] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را [نیز] این چنین نجات مى‏دهیم.

۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدامیر لطفی

غزل شماره 130 از دیوان حضرت حافظ رحمت الله علیه

سحر بلبل حکایت با صبا کرد

که عشق روی گل با ما چه ها کرد
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد
و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد
غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم خطا بود
ور از دلبر وفا جستم جفا کرد
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که درد شب نشینان را دوا کرد
نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد
به هر سو بلبل عاشق در افغان
تنعم از میان باد صبا کرد
بشارت بر به کوی می فروشان
که حافظ توبه از زهد ریا کرد
وفا از خواجگان شهر با منکمال دولت و دین بوالوفا کرد
۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدامیر لطفی

سعدی (غزلیات) (ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی)

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

دودم به سر برآمد زین آتش نهانی
شیراز در نبسته ست از کاروان ولیکن
ما را نمی گشایند از قید مهربانی
اشتر که اختیارش در دست خود نباشد
می بایدش کشیدن باری به ناتوانی
خون هزار وامق خوردی به دلفریبی
دست از هزار عذرا بردی به دلستانی
صورت نگار چینی بی خویشتن بماند
گر صورتت ببیند سر تا به سر معانی
ای بر در سرایت غوغای عشقبازان
همچون بر آب شیرین آشوب کاروانی
تو فارغی و عشقت بازیچه می نماید
تا خرمنت نسوزد احوال ما ندانی
می گفتمت که جانی دیگر دریغم آید
گر جوهری به از جان ممکن بود تو آنی
سروی چو در سماعی بدری چو در حدیثی
صبحی چو در کناری شمعی چو در میانی
اول چنین نبودی باری حقیقتی شد
دی حظ نفس بودی امروز قوت جانی
شهر آن توست و شاهی فرمای هر چه خواهی
گر بی عمل ببخشی ور بی گنه برانی
روی امید سعدی بر خاک آستانست بعد از تو کس ندارد یا غایه الامانی
۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدامیر لطفی

به یاد طلائیه




شادی روح 5 شهید گمنام طلائیه صلوات

۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدامیر لطفی

یا من یختص برحمته من یشاء

داشتم به این فکر میکردم که چرا کسی که خودکشی میکنه مستقیم میره جهنم !

دیدم کسی که خود کشی میکنه اول از رحمت خدا کامل نا امید میشه و به قول اون آیه قرآن ( جز کافر از رحمت خدا نا امید نشد ) و کافر میشه

و بعد به جایی میرسه که خودکشی میکنه

و دیشب تو جوشن کبیر یه چیزی ذهنمو درگیر کرد

یه تیکه بود که نوشته بود: « یا من یختص برحمته من یشاء » یعنی « ای کسی که هر که را بخواهی مورد رحمتت قرار میدهی »

خدا رحمتتو از ما دریغ نکن و هیچ وقت نذار ازش نا امید بشیم ...

۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدامیر لطفی

یا مجیب الدعوة المضطرین

یا مجیب الدعوة المضطرین
ای اجابت کننده دعای شخص درمانده


یا مجیب المضطر
عجب المضطر
بحق المضطر
و نحن المضطرون

۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدامیر لطفی

ان مع العسر یسرا




خدا دیگه خسته شدیم از بس منتظر این « مَعَ » شدیم

۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدامیر لطفی

غمش در نهان خانهٔ دل نشیند - ازطبیب اصفهانی

غمش در نهان خانهٔ دل نشیند

به نازی که لیلی به محمل نشیند
به دنبال محمل چنان زار گریم
که از گریه ام ناقه در گل نشیند
خلد گر به پا خاری، آسان برآرم
چه سازم به خاری که در دل نشیند؟
پی ناقه اش رفتم آهسته، ترسم
غباری به دامان محمل نشیند
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
عجب نیست خندد اگر گل به سروی
که در این چمن پای در گل نشیند
به نازم به بزم محبّت که آنجا
گدایی به شاه مقابل نشیند
طبیب، از طلب در دو گیتی میاسا کسی چون میان دو منزل، نشیند؟
۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدامیر لطفی